۵ دلیلی که احزاب ایرانی نمیتوانند پایگاه اجتماعی خود را حفظ کنند
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۱۶۲۸۱
کیومرث اشتریان استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت:برای یک حزب، تولید قدرت اجتماعی مهمتر از پیروزی در یک انتخابات یا حتی دستیابی به قدرت است.
برای یک حزب، تولید قدرت اجتماعی مهمتر از پیروزی در یک انتخابات یا حتی دستیابی به قدرت است. تولید قدرت اجتماعی، پایدار و مستمر است، ریشههای یک حزب را در جامعه مستحکم میکند و آن را در برابر آسیبهای قدرتمندان حفاظت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولید قدرت اجتماعی، پایدار و مستمر است، ریشههای یک حزب را در جامعه مستحکم میکند و آن را در برابر آسیبهای قدرتمندان حفاظت میکند. قدرت اجتماعی، احزاب را از امنیت اجتماعی برخوردار میکند.
یکی از دغدغههای یک حزب باید حفظ نیروهای اجتماعی خویش باشد. یک حزب سیاسی باید بتواند با نیازهای مردم خود ارتباط برقرار کند و به آن نیازها وابسته باشد تا بتواند علت وجودی خود را برای مردم توجیه کند. در چنین صورتی است که ستونهایی از قدرت اجتماعی-حزبی توسط گروههای مردمی در جامعه پدیدار میشود خواه این ستون سر از آسمان قدرت برآورد یا نه.
مهم این است که این ستون اجتماعی «وجود» داشته باشد. قدرتزدگیِ احزاب سیاسی در ایران (به معنی دستیابی الزامی به پستهای سیاسی) آنها را از امر مهم قدرت اجتماعی غافل کرده است. نه اینکه حضور در قدرت رسمی مطلوب نباشد. اساسا یکی از دلایل اصلی برای تشکیل حزب سیاسی همین است، اما مشروط به طی مقدمات آن؛ یعنی ابتدا تأکید بر کسب قدرت اجتماعی و سپس قدرت سیاسی.
برخی یا بسیاری از احزاب سیاسی در ایرانِ پس از انقلاب از درون مقاماتِ رسمی سیاسی سر برآوردهاند. در مدت کوتاهی که بر سریر قدرت بودهاند حزب هم جنبوجوشی داشته و پس از آن فروکش کرده است. البته همانها هم که توانستهاند اندک پیوندهای اجتماعی را حفظ کنند موفقتر بودهاند.
به نظر میآید نخستین مشکل برای احزاب سیاسی در ایران ناتوانی آنان در برقراری پیوندهای عمیق اجتماعی است. این احزاب ظرفیت اجتماعی دارند، اما ظرفیت تشکیلات اجتماعی ندارند. بدین معنا که سلیقههایی از شهروندان را توانستهاند نمایندگی کنند. این سلیقهها در جامعه ایرانی طبیعی و پایدار است. یعنی شماری از مردمان سلیقههای اصولگرایی، اصلاحطلبی و مشی میانه دارند. این احزاب تا حدود زیادی توانستهاند در برهههایی از زمان از این سلیقهها بهرهبرداری کنند، اما نتوانستهاند این ظرفیت اجتماعی را به ظرفیت تشکیلاتی تبدیل کنند. به همین دلیل است که با تخلیه ظرفیت نسلی اینک زیر پایشان خالی شده است و در معرض انقراض هستند. البته تلاشهای محافلی از قدرت در ممانعت از شکلگیری نیروی تشکیلاتی این احزاب مؤثر بوده است. تلاش برای تشکیل نیروی اجتماعی و تبدیل آن به نیروی تشکیلاتی نیازمند مهارتهای ویژهای است که میتواند موضوعی مهم برای تحلیلگران امور حزبی در ایران باشد.
دومین مشکل، تأمین مالی شهروندان است. اگر یک جامعه بتواند تضمینی برای درآمد افرادش به غیر از شغل دولتی فراهم کند طبعا زمینه آزادی انسان بیشتر تأمین میشود و افراد میتوانند به فعالیت قدرت بپردازند. اگر احزاب «الیتیستی» مانند کارگزاران یا مشارکت (با وجود فشارهایی که بر آنها وارد شده است) توانستهاند به حیات سیاسی خود ادامه دهند به دلیل آن است که همان «الیت» یا از طریق سرمایهگذاری اقتصادی یا مشاغل تخصصی (مانند پزشکی و مهندسی) یا مشاغل دانشگاهی (که کمتر از تعرض دولت مصون بوده است) توانستهاند به حیات اقتصادی خود ادامه دهند.
مشکل سوم از سوی نیروهایی است که در درون حاکمیت مستقر هستند و به دلایل کموبیش روشنی مانع از شکلگیری قدرت تشکیلات اجتماعی هستند. درک اینان از ثبات سیاسی و قدرتورزی درکی ناپایدار و کوتاهمدت است. افق درازمدت و تاریخی از ثبات قدرت سیاسی ندارند، به همین دلیل است که حوادث سال ۱۴۰۱ برای آنان غیرمنتظره بود. از همان ابتدای انقلاب نیز نسبت به حزب جمهوری اسلامی چنین موضعگیری منفیای داشتند و بهتدریج در درون هستههای اصلی حاکمیت قدرت بیشتری یافتند؛ اما حوادث چنان شد که تبدیل به نیروی اصلی سیاسی شدند.
از سوی دیگر، امنیت قضائی برای فعالان حزبی تأمین لازم را ندارد. از همین روست که در ایران «حزباند» که ترکیبی از حزب سیاسی و باند رفاقتی است، شکل رایج سیاستورزی شد. «حزباند»ها کاملا با شرایط سیاسی کوتاهمدت ایران منطبق شده و بدون اتصال به بدنه اجتماعی حیات لحظهای یافتهاند. «حزباند» خود یک گونه «الیتیستی» از حیات سیاسی است.
مشکل چهارم آن است که ارزش حزب در محافل سیاسی ایران صرفا به فعالیت سیاسی معطوف به ورود در قدرت خلاصه شده؛ یعنی به سطحیترین لایه بسنده شده است. لایههای تودرتوی فعالیت اجتماعی حزبی کمتر درک شده است.
حزب باید در عرصهای به نام «بازار قدرت» مورد توجه قرار گیرد. همچنانکه یک جامعه نیاز به یک بازار رسمی دارد، همچنانکه یک جامعه نیاز به دانشگاه دارد که بتوانند فعالیت علمی دانشوران را نهادینه و پایدار و هدفمند کنند، همچنانکه یک جامعه نیاز به نهاد صنعت دارد تا بتواند به الزامات یک جامعه صنعتی پاسخ گوید، به همین سان جامعه نیازمند نهاد رسمی سیاست است. اصلیترین عنصر این نهاد، احزاب سیاسیاند. حزب نه یک فعالیت زائد بلکه یک نهاد ضروری برای ثبات سیاسی یک ملت است.
حزب وسیلهای برای کانالکشیهای زیربنایی در زمین قدرت اجتماعی است که بتواند زمینه رشد نهالهای گوناگون قدرت را برای قوام و دوام سیاسی یک جامعه فراهم کند. قدرت سیاسی-مدنی، نیازمند استحکام و رسوب در لایههای زیرین یک اجتماع است. این استحکام توسط احزاب سیاسی پدید میآید. هر جامعهای نیاز به قدرت اجتماعی دارد؛ آنهم از نوع «قدرت اجتماعی متشکل» و نه قدرت غیرمتشکل هیئتی. برخی تلاش کردهاند هیئتها را جایگزین قدرت متشکل سیاسی کنند. برخی حتی تا بدان حد پیش رفتهاند که هیئتها را دایر مدار فعالیت اقتصادی کنند. این ناشی از یک درک ناقص و سطحی از نهاد اقتصاد و نهاد سیاست است. همه مردم فرصت و علاقهای به حضور دائمی در سیاست ندارند. باید نهاد حزب متکفل این امر شود.
این یک ضرورت برای انتظام قدرتورزی در یک جامعه است. زندگی اجتماعی ذاتا با قدرتورزی شهروندان آمیخته است. به نظر میآید که یک وجه مهم فعالیت فکری احزاب سیاسی باید معطوف به روشنگری در همین موضوع باشد تا جایی که مردم به اعضای یک حزب سیاسی به دیده افرادی بنگرند که درحال انجام یک وظیفه مهم اجتماعیاند و درواقع بار زندگی آنان را سبک میکنند و امنیت خاطری برای جامعه فراهم میکنند. برای منِ شهروندِ دانشگاهی اصولا اسباب آرامش خاطر است که شماری از شهروندان در گوشههایی از شهر تحت عنوان فعالیت حزبی گردهم آمدهاند و به «بازار قدرت» میاندیشند، از بازار سیاه قدرت جلوگیری میکنند و سعی در حک و اصلاح و پایش این بازار مهم میکنند. این سخنان، البته دلیل بر عدم احتمال اعوجاجات و انحرافات احزاب سیاسی از وظایف خویش نیست، اما همچنانکه دانشگاه را به دلیل وجود بازار سیاه پایاننامه و مقاله تعطیل و تضعیف نمیکنیم؛ همچنانکه بازار تهران را بهدلیل بازار سیاه تعطیل و تضعیف نمیکنیم، به همین سان احزاب سیاسی را هم نباید به دلیل تخلفات احتمالی تضعیف و تعطیل کنیم. درک جامعه سیاسی، حاکمیت و مردم از حزب و بازار قدرت باید به این مهم رهنمون شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: احزاب ایرانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل تولید قدرت اجتماعی احزاب سیاسی توانسته اند جامعه نیاز حزب سیاسی یک جامعه سلیقه ها یک حزب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۱۶۲۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاهش حضور آمریکا در آفریقا / حاکمان جدید ساحل آفریقا در پی کاهش روابط سیاسی و نظامی با فرانسه و آمریکا هستند/ نیجر حضور نیروهای آمریکایی را غیرقانونی اعلام کرد +فیلم
نشریه آمریکایی پالتیکو نوشت: حاکمان آفریقایی جدید دیگر نمیخواهند شاهد تحمیل ارزشهای بهاصطلاح دموکراتیک کشورهای غرب باشند و واشنگتن به شکست سیاستهای خود در آفریقا پی برده است.
سرویس جهان مشرق - خبرگزاری فرانسه اعلام کرد، کورت کمبل، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، در دیدار با علی الامین زین، نخست وزیر نیجر که پس از کودتای ژوئیه گذشته قدرت را در دست گرفت، با درخواست مقامات نیامی برای خروج نیروهای آمریکایی موافقت کرد.
در این توافقنامه مقرر شده است که در روزهای آینده یک هیئت آمریکایی به نیجر برای توافق بر سر جزئیات عقب نشینی اعزام شود.
ایالات متحده تا سال گذشته کمی بیش از هزار سرباز آمریکایی در نیجر داشت، جایی که ارتش آمریکا از دو پایگاه عملیاتی می کند که یکی از آنها پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین معروف به پایگاه هوایی 201 است.
که در نزدیکی آگادز در مرکز نیجر با هزینه ای بیش از 100 میلیون دلار ساخته شد.
این پایگاه از سال 2018 برای هدف قرار دادن اعضای دولت اسلامی و گروه وابسته به القاعده، گروه حمایت از اسلام و مسلمانان، در منطقه ساحل مورد استفاده قرار گرفته است.
آمریکا بیشتر همکاری های خود از جمله همکاری نظامی با نیجر را پس از کودتا که باعث برکناری رئیس جمهور منتخب محمد بازوم در 26 ژوئیه شد، به حالت تعلیق درآورد.
در ماه مارس، نیجر از توافقنامه همکاری نظامی که در سال 2012 با ایالات متحده امضا شده بود، با توجه به اینکه واشنگتن "به طور یکجانبه آن را تحمیل کرده است" خارج شد.
هزاران نفر اوایل هفته در نیامی تظاهرات کردند تا خواستار خروج سربازان آمریکایی شوند، پس از آن که رژیم نظامی ماه گذشته توافقنامه همکاری با واشنگتن را لغو کرد.
تلویزیون دولتی نیجر اعلام کرد که یک ماه پس از لغو یکجانبه توافقنامه همکاری نظامی با واشنگتن از سوی دولت نیجر، به زودی یک هیئت بلندپایه آمریکایی به نیامی خواهد آمد تا در مورد آینده روابط میان دو کشور گفتگو کند.
پس از کودتای نظامی که در 26 ژوئیه ۲۰۲۳، محمد بازوم رئیس جمهور محمد غربگرای را سرنگون کرد، آمریکا همکاری نظامی با نیجر را به حالت تعلیق درآورد و کمک های مالی به نیجر را متوقف کرد و خواستار بازگشت حکومت غیرنظامی شد.
در اواسط ماه مارس، شورای نظامی حاکم در نیجر، توافقنامه نظامی با آمریکا را که اجازه حضور نیروهای نظامی و کارمندان وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) را در خاک این کشور می داد، لغو کرد.
نیامی معتقد است که توافق امضا شده با واشنگتن "ناعادلانه" است و "به طور یکجانبه" توسط آمریکا از طریق "یادداشت شفاهی ساده" در 6 ژوئیه 2012 بر نیجر تحمیل شد.
بیش هزار نظامی آمریکایی در نیجر حضور دارند، جایی که ارتش آمریکا از دو پایگاه نظامی عملیات انجام می دهد، یکی از آنها پایگاه پهپادی معروف به پایگاه هوایی 201 است که در نزدیکی آگادز در مرکز نیجر با بیش از 100 میلیون دلار ساخته شده است.
آمریکا مدعی از این پایگاه ها برای هدف قرار دادن عناصر داعش و گروههای وابسته به القاعده در آفریقا استفاده می کند.
اشتباهات محاسباتی آمریکا در موضوع کمک نظامی به آفریقا
شورای امور جهانی شیکاگو در گزارشی با عنوان «مقدار کم، بیشتر است؛ استراتژی جدید برای کمک امنیتی آمریکا به آفریقا» منتشر کرد، به این نتیجه ناخوشایند برای واشنگتن رسید که کمک نظامی آمریکا به آفریقا کارساز نیست.
نیجر از سال ۲۰۱۶ حدود ۵۰۰ میلیون دلار کمک امنیتی آمریکا دریافت کرده است.
در این گزارش آمده است، سیاست آمریکا در آفریقا برای مدت طولانی امنیت کوتاه مدت را به ضرر ثبات بلندمدت، با اولویت دادن به ارائه کمکهای نظامی و امنیتی در راس قرار داده است، با این حال، این استراتژی نه باعث ایجاد امنیت در آفریقا شده و نه تهدیدات علیه آمریکا و منافع آن را کاهش داده است.
به گفته نویسندگان این گزارش، افزایش رقابت قدرتهای بزرگ این خطر را تشدید میکند که نهاد امنیت ملی آمریکا استراتژی همکاری امنیتی خود را در منطقه دو چندان کند، زیرا این نگرانی وجود دارد که در غیر این صورت، خلأی ایجاد شود که رقبای آمریکا ممکن است آن را پر کنند.
این گزارش تاکید میکند آنچه در خطر است، ارزشها و شهرت آمریکا است و آمریکا نمیتواند در جنگ به اصطلاح ۲۰ ساله خود علیه تروریسم در آفریقا پیروز شود.
https://globalaffairs.org/research/report/less-more-new-strategy-us-security-assistance-africa
آمریکا اسفند سال سال گذشته (1402) یک هیات را برای متقاعد کردن شورای نظامی نیجر به نیامی فرستاد. اما این شورا با ادامه حضور نظامی آمریکا در نیجر مخالفت کرد. سرتیپ حمادو عبدالرحمن سخنگوی شورای نظامی حاکم بر نیجر گفت، حضور نیروهای آمریکایی در نیجر غیر قانونی و بر خلاف قانونی اساسی و حاکمیت ملی نیجر است. او تاکید کرد، حضور نیروهای نظامی خارجی باید به اطلاع مردم برسد و آنها درباره آن نظر بدهند.
توافق نظامی میان آمریکا و نیجر از نگاه حکام جدید این کشور، غیر عادلانه است. آسوشیتدپرس اعلام کرد که علی الامین زین نخست وزیر نیجر و کورت کمپبل معاون وزیر خارجه آمریکا برای خروج نیروهای آمریکایی از نیجر توافق کردند.
هنوز جدول زمانی برای خروج نیروهای نظامی از نیجر تعیین نشده و قرار است که در روزهای آینده مذاکراتی در مورد گامهای بعدی انجام شود.
نیجر نقشی محوری در عملیات نظامی آمریکا در منطقه ساحل آفریقا دارد و میزبان دو پایگاه هوایی آمریکایی است. یکی از این دو پایگاه، پایگاه آگادیز است که مهمترین پایگاه عملیات پهپادی آمریکاست. این پایگاه همه قاره آفریقا را پوشش می دهد.
پیتر فام نماینده ویژه سابق آمریکا در امور منطقه ساحل آفریقا گفت که عدم دسترسی به پایگاههای هوایی در نیجر ناکامی بزرگ برای آمریکا و متحدانش خواهد بود.
وی همچنین گفت که احتمالا سایر نیروهای خارجی نیز از نیجر خارج شوند و یافتن پایگاههای نظامی جدید برای غربیها، در کوتاهمدت دشوار خواهد بود.
احمد بروایه کارشناس مسائل آفریقا در گفتگو با مشرق گفت، نظامیان در کشورهایی مانند مالی، بورکینافاسو، گینه، گابون و نیجر علیه حاکمان سیاسی وابسته غرب کودتا کردند. حاکمان جدید در این کشورها در پی کاهش روابط سیاسی و نظامی فرانسه و آمریکا هستند و به گسترش روابط سیاسی و نظامی با روسیه تمایل دارند.
این کارشناس مسائل آفریقا افزود، خروج نیروهای خارجی از کشورهای آفریقایی با پشتوانه مردمی همراه است. این کشورها و به ویژه نیجر تلاش می کنند، نفوذ کشورهای غربی را در کشورهایشان کاهش بدهند و با قدرت جهانی مانند چین و روسیه و قدرت های منطقهای مانند جمهوری اسلامی ایران نزدیک شوند.
فرانسه هم سه پایگاه نظامی خود را در نیجر پس از درخواست شورای نظامی این کشور تعطیل کرد. در پی ضربالاجل شورای نظامی حاکم بر نیجر، آخرین گروه نظامیان فرانسوی 1 دی ۱۴۰۲ خاک نیجر را ترک کردند.
اواخر سال گذشته، فرانسه به درخواست شورای نظامی حاکم نیجر و پس از تظاهرات گسترده علیه حضور فرانسوی ها، مجبور شد نیروهای خود را از نیجر خارج کند.